حنجره "جنتلمن" در بلندگوهای مدارس
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۸۷۱۰۴
عصرایران؛ عباس مدحجی - شاید چندسال پیش کمتر کسی فکر می کرد خواننده جوانی با ترجیع بند معروف و شاید به زعم خیلی ها سخیف "نیناش ناش" روزی مرزهای آموزش و پرورش کشور را در نوردد و صدایش را از بلندگوهای مدارس ایران به گوش همگان برساند.
"ساسان حیدری یافته" متولد ۱۳۶۷ در اهواز یا همان ساسی مانکن معروف خوانندهٔ پاپی است که ظهورش را مدیون تلاطم وضعیت موسیقی زیرزمینی و روزمینی دهه هشتاد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساسی در سال ۱۳۸۸ در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران با مهدی کروبی که نامزد انتخابات بود دیدار کرد (مشابه دیدار ابراهیم رئیسی با امیرحسین مقصود لو مشهور به تتلو در سال ۹۶ که پس لرزه های آن هنوز ادامه دارد) و همین دیدار یک مقام عالی جمهوری اسلامی ایران با یک خواننده بدون مجوز شش و هشتی کافی بود تا نام ساسی بیشتر سر زبانها بیفتد.
روزنامه "اعتماد ملی" وابسته به مهدی کروبی در همان سال در نوشتاری تحت عنوان "چه کسی از ساسی مانکن میترسد" درباره ترانه های او نوشت: "نه تقطیع هندسی شعرهای کلاسیک را دارند، نه وزن و بحور عروضی و کوتاه و بلندی مصاریعشان قدمایی است و نه قافیه و ردیف را به شیوهٔ سنتی به کار میبرند، در عین حال روی آهنگهای کلاسیک و ضربی به شدت جفت و جور میشوند و انتظار سنتی شنونده برای شنیدن قافیهٔ مطلوب را برآورده میکنند".
حواشی معروفیت و فعالیت ساسان حیدری بخش های دیگری هم داشت. دستگیری در سال ۸۹ در کیش برای یک پارتی خانگی، اظهارات سردار رادان جانشین وقت فرمانده نیروی انتظامی درباره او، تکذیب دستگیری در سایت رپفا، توبیخ مجموعه "اریکهٔ ایرانیان" در شمال غربی تهران به خاطر حضور ساسی در مراسم افتتاحیهٔ فیلم حرکت اول، همکاری با علی لهراسبی خواننده ی مجاز، مهاجرت به کشور مالزی و در نهایت به آمریکا از جمله ی آنهاست.
ساسی اما امروز با آهنگ جدیدی پا به موسیقی فارسی گذاشت که به سرعت جایش را میان طرفداران و حتی مردم عادی باز کرد. آهنگ "جنتلمن" که نه شعر ویژه ای دارد و نه ریتم و آهنگ پیچیده ای، دیوارهای ممیزی ارشاد را شکست و با شتاب از هندزفری ها و اسپییکرها به گوش مخاطبان و دوستدارانش رسید. دوستدارانی اغلب نوجوان و شاید کمی بی پروا که ترسی از رقص با این آهنگ حتی در لباس و محیط مدرسه نداشته باشند.
بخواهیم یا نخواهیم ساسی نشان داد بهتر از ما رگ خواب نوجوانانی را بلد است که هزاران کیلومتر از آنها دورتر است. آهنگ جنتلمن که این روزها بطور ویژه ای در مدارس ما برای متولیان آموزش و فرهنگ و هنر و رسانه ی ملی خودنمایی می کند یک نمونه بارز از عقب ماندگی ما از موضوعات روز و شناخت واقعی، عمیق و درست آینده سازان مان است. ذائقه ای که ظاهرا" ساسی خوب آن را می شناسد و می تواند حتی با "ارژنگ" و "خرچنگ" و "تنگ" و "زنگ" هم قافیه محصولش را بسازد.
ساسی سلیقه مخاطبش را می شناسد و با ساخت آنچه که مخطبش می پسندد توانست در جایی که روزی حتی جوراب سفید برای دختران و شلوار جین برای پسرانش ممنوع بود خودی نشان دهد. شاید کسی از آن همه کودک و نوجوانی که با "همه میگن ساسی پاشو همه رو برقصون دادا" بالا و پایین می پرند نداند درحال دم گرفتن یک آهنگ غیرمجاز آن ورآبی یا محتویات اروتیک است اما جالب آنجاست که اگر هم می دانست وقعی نمی نهاد و به حرکات موزونش ادامه می داد.
آقای جنتلمن که این روزها بحث داغ محافل آموزشی، فرهنگی و حتی سیاسی شده شاید فکرشم نمی کرد یک آهنگش بتواند پایه های صندلی وزیر را هم بلرزاند و انتقادهای بخشی از جامعه را متوجه عملکرد آموزش و پرورش کند.
وی که با قرار دادن نامش در متن شعر آهنگهایش به نحوی آنها را امضا می کند، انرژی را به بچه ها گسیل می کند که می باید از ما دریافت می کردند. لغو کنسرتها، تحریم موسیقی زنده در برخی شهرها، دشمنی بی پایان صداوسیما با نمایش ساز و نوازندگی و ... همه و همه پیش از آنکه نوجوانان و جوانان ما را با هنجارهای مورد نظر ما آشتی دهد، فضا را برای جولان ساسی ها باز کرده است و گرنه الفاظ اروتیک این آهنگ نه تنها چیزی بیشتر از شوخی های جنسی فیلم های سینمایی اخیر خودمان ندارد که خیلی هم کمتر دارد.
شاید وقت آن رسیده از خودمان بپرسیم خانواده ای که با فرزندش در سینما پای فحش ها و طنز جنسی برخی فیلمها می نشیند چرا باید فرزندش را از این آهنگ و امثال آن نهی کند؟ چرا صدا و سیما، این غول همیشه گرسنه بودجه با حدود بیست شبکه سراسری دیجیتالی برای خبر و ورزش و فیلم و سریال و سرگرمی و طنز و مسابقه و امتیاز تک تلویزیونی در کشور نتوانسته جزئی از جامعه هدف ساسی را جذب کند؟ وزارت های فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش با این همه کارشناس و کارمند و سلسه مراتب ارادی نه تنها نتوانستند آموزش و آثاری همسنگ رقبای خارجی با نگاه به فرهنگ و هنجار داخلی تولید کنند که با دافعه ایجاد شده میدان را هم دودستی تقدیم رقبا کردند. اگر چه در این اتفاق اخیر نه مدیر و معلم گناهکار واقعی اند و نه حتی وزیر چرا که اینها هم بخشی از ساختار نارسای آموزشی کشورند.
اوضاع آنقدر از دست آقایان خارج شده که نه فقط دانش آموزان و معلمان که عابران و رانندگان و باشگاهای ورزشی و مجالس شادی برای تخلیه انرژی و لحظات شاد کنار باهم بودن چیزی جز اینگونه آثار را پلی نمی کنند. جنتلمن فقط یک آهنگ نیست، ندای شیپور شکست متولیان چنددهه فرهنگ و هنر جامعه ایران است. آنچه و آن کس را در داخل درک نکردند در خارج برایشان تبدیل به پروژه شکست شد.
رقص امروز بچه های با آهنگ جنتلمن نه یکهویی بوده نه غیرقابل پیش بینی. وقتی سلیقه مخاطب با حذف شجریان و کلهر و علیزاده و تقوایی و بیضایی و... روبه انحطاط و مصرف آثار سخیف هنری می رود، ساسی مانکن و امثالهم هم هنرشان گل می کند. در واقع این ساسی مانکن نیست که هنرش والاست بلکه این ماییم که هنر داخل را ضعیف و ضعیف و ضعیفتر کردیم بحدی که "آقامون جنتلمه" یک شبه بشود ملکه ذهن دانش آموزان و مشکل سیاستمداران ما و از آن سو آثار فاخرمان مهجور و فراموش شوند.
جامعه شناسان، فرهنگ شناسان و روان شناسان باید پیشتر از اینها وقوع چنین چالش هایی را پیش بینی می کردند تا امروز پیجهای اینستاگرام و کانالهای تلگرام با تعجب تیتر نزنند: "نفوذ آهنگ ساسی مانکن تا کلاسهای درس ایران!" همه ما خوب میدانیم که آهنگهای این چنینی در پلی لیست روزانه خیلی از هموطنان است اما آنچه این مورد را خاص کرده پخش رسمی آن در بلندگوهای مدارس و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی ست. برخی هم با اشاره به برخی الفاظ نامناسب و رقص دانش آموزان با آن، ضمن محکوم کردن این سلسله بپر بپرها، خواستار توبیخ بانیان آن شدند. اما هنوز از تب و تاب محکوم کردن اولین مدرسه نگذشته بودند که چندین مدرسه ی دیگر هم بلندگویشان را در روز معلم به حنجره ساسی پیوند زدند و فیلمش را دابسمش وار منتشر کردند. حقیقت این است که این انرژی جوانی و نوجوانی بود که بصورت شادی همگانی باید تخلیه می شد و زمان بندی انتشار آهنگ با روز معلم، امکان انتشارش را دو چندان کرد.
حقیقت دیگر آن است که دانش آموزان با موسیقی شش و هشت ساسی بهشان خوش گذشته و عامدانه (شایدهم لجوجانه) این خوشی را تصویر کرده و به اشتراک گذاشتند، فارغ از تمام مفاهیم و الفاظ جنسیش. الفاظی که منتقدان نگرانند در ذهن دانش آموزان رسوب کند و فردا تبدیل تکیه کلام و رفتارشان شود. ذکر این نکته جهت تببین این اتفاق ضروری است که اختلاف فاحش نوجوانان این نسل بانسل های گذشته براحتی مرزهای بلوغ زودرس و آشنایی با مفاهیم جنسی در سنین کم را درنوردیده و چه بسا همین دانش آموزان در فضای حقیق یا مجازی تجاربی عمیق تر از این آهنگ را داشته اند. در حالی که ما فکر می کنیم آنها هنوز به آوردن بچه ها توسط لک لک ها فکر میکنند آنها در دلشان به ما پوزخند می زنند و سعی می کنند برخلاف نسل های قبلی از هرچیزی در لحظه لذت ببرند.
از مجلسی که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در آن بارها تصویب نشد و عقب افتاد و سال ها به دختران ۱۳سال اجازه ازدواج داده می شد، چگونه می توان انتظار داشت به دختری که در ۱۳سالگی اجازه ازدواج داشته باشد اما اجازه گوش دادن به آهنگی که در آن پند لفظ اروتیک بکاربرده شده نداشته باشد؟ افزایش میزان طلاق ها در سنین پایین که خود چالش بزرگ امروز کشور است اثباتی بر این مدعاست.
درهر صورت "جنتلمن" آمد و بی توجه به قوانین و تابوهای ما، فرزندانمان را رقصاند و شاید بازهم بیاید. حکم عقل سلیم آن است که اگر نخواهیم باز هم از احتمال آمدن جنتلمن، استاد یا پارمیدای دیگری برخود بلرزیم، باید بستر را برای عدم پذیرش و استقبال آنها توسط خود مخاطبان مهیا کنیم که اولین گام آن ارزش نهادن به هنر و هنرمندان واقعی ست. گام دومش هم شخم زدن قوانین و باورهای راکد فرهنگی در جهت بروز رسانی آنها با آنچه امروز در مغز و قلب آینده سازانمان بروز میمند با سرعت هرچه تمام تر است. پیش از آنکه پدران و مادران آینده مان را با یک آهنگ قضاوت کنیم ، شاید بهتر باشد خودمان را در جایگاه متهم محاکمه کنیم.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: ساسی مانکن جنتلمن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۸۷۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف میزند...
به گزارش همشهری آنلاین، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سوال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالا پاسخ دهند که چون میتوانند با ترانههای او همزاد پنداری کنند و به راحتی خود را به عنوان راوی ترانههایش تصور کنند اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
عکس | تیلور سوئیفت شخصیت سال تایم ٢٠٢٣ شد
موسیقی سوئیفت
توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن او
سوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفت
کونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفت
از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری او
نوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹
زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰
نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور era
نوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا می توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟
خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می شد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.
کد خبر 848295 منبع: ایسنا برچسبها موسیقی ایرانی خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرا