۶ راز کمتر شنیدهشده درباره ساسی مانکن
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۹۳۳۶۲
مجتبی اردشیری روزنامهنگار، طی گزارشی در روزنامه فرهیختگان نوشت: ساسان حیدرییافته ملقب به ساسی، خطرناکتر از آن چیزی است که احساس میشود میتواند از طریق تاثیرگذاریهای فرهنگی بر مردم نفوذ کند. خواننده جنجالی و پرحاشیهای که طی این سالها، موسیقی بهعنوان هنر تزئینی و ردگمکنی او برای برخی فعالیتهای دیگرش مطرح است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه به برخی از این اقدامات اشاره میکنیم. گفتنی است این رزومه، درنتیجه گفتوگو با افراد متعددی بوده که طی سالیان اخیر، حشرونشرهایی با این خواننده پرحاشیه داشتهاند.
سایتهای شرطبندی
اگر دقت کنید، بحث سایتهای شرطبندی هماکنون چند ماهی میشود که به موضوع داغی در جامعه ایرانی تبدیل شده است. اتفاقی که حتی حواشی حضور برخی خوانندگان وطنی را هم با خود به همراه داشته اما هیچگاه رمزگشایی چندانی راجع به این قبیل فعالیتها و برجستهشدن ناگهانی این شکل قمارها در ایران صورت نگرفته است. باور عموم بر آن است که این سایتها در ادامه همان سایتهای شرطبندی همیشگی بوده و موردی است که طی سالها همواره وجود داشته و الان هم همان وضعیت حاکم است. اگر اینگونه فکر میکنید، کاملا در اشتباه هستید.
این سایتها، چیزی فراتر از یک پول گذاشتن وسط بر سر برد و باخت فلان تیم ورزشی است. ساسی، طی یکسال اخیر، حداقل دو سایت شرطبندی راهاندازی کرده است. سایتهایی که در ابتدا و برای جذب مخاطب، نهتنها هیچ ورودی از مخاطبان و مشتریان خود نمیگرفتند بلکه در مواردی تا 100 بونوس (جایزه) رایگان نیز به آنها میدادند تا در هیاهوی تکثر سایتهای پرطرفدار، بتوانند مشتریانی برای خود دستوپا کنند. البته، این مربوط به آغاز فعالیت سایتهای شرطبندی بود، در این سایتها ورودیهایی در نظر گرفته شد تا افراد با پرداخت هزینه ورودی، نتیجه تمام فوتبالهای آن روز را حدس زده و برای هر بازی، اقدام به خرید بونوس کنند. این دایره تا اندازهای است که تمامی لیگهای فوتبال، از امارات و عربستان گرفته تا قطر و ایران را در بر میگرفت. مشخص است که علاوهبر ورودی، درصدی از جایزه هر برنده، به حساب ساسی و شریکش که در ادامه به او نیز خواهیم پرداخت، واریز میشود.
بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد چه سود سرشاری از بابت راهاندازی این سایتها به سمت این چهره سرازیر میشود. البته این موضوع هنوز قطعیت ندارد اما نمیتوان حضور یکباره چندین خواننده وطنی در این سایتها را چندان بیربط به گردانندگان آن دانست. در طول یکسال گذشته، چندین خواننده نهچندان مطرح به ترکیه رفتوآمدهایی داشتند و تا توانستند برای برخی سایتهای شرطبندی تبلیغ کردند. اتفاقی که نمیتوان آن را به مافیای ساسی و دایره ارتباطات خوبی که با برخی خوانندگان وطنی دارد، بیمناسبت دانست.
راز همراهی «ابراهیم حامدی» با ساسی
اگر در طول این سالها، صفحههای مجازی دنیای موسیقی را رصد کرده باشید با یک مورد عجیب برخورد کردهاید. تصور اینکه ساسی با ابراهیم حامدی ملقب به «ابی» در یک کادر باشند، نه به لحاظ سبک موسیقایی و نه جهان زیستی این دو چهره، بسیار سخت و تقریبا غیرقابلباور است. اما در طول یکی، دو سال گذشته، تصاویر بسیاری را از ابی و ساسی در موقعیتهای مختلف میبینیم؛ از ثبت تصاویر درکنار اعضای خانواده یکدیگر تا حضور در کنسرتهای هم و البته تعاریف بیحدوحصری که دوطرف نثار یکدیگر میکنند.
کار حتی تا جایی بیخ پیدا کرده که برخی خوانندههای لسآنجلسی چون ابراهیم حامدی، در صفحه مجازی خود، تولد ساسی را تبریک گفت و بهواسطه این قبیل اقدامات در مورد خوانندهای که سابقهاش مشخص است، مورد شماتت بسیاری از هوادارانش قرار گرفت. ازجمله این اتفاقها میتوان به حضور این دو خواننده در کنسرت جنجالی عربستان اشاره کرد که درمورد بازتابهایش، حسابی شنیده و خواندهاید. اما پشتپرده این همه تعریف و تمجید ابی از ساسی و ثبت تصاویر وقت و بیوقت درکنار یکدیگر چیست؟
موضوع خیلی ساده است. آن شریکی که پیشتر از وی نام برده بودیم، همین «فرشید حامدی» پسر ابی است. فرشید به همراه ساسی، در سایتهای شرطبندی شریک هستند. ارتباط این دو نیز از زمانی آغاز شد که ساسی پس از فرار از انگلستان، به لسآنجلس میرود و در آنجا اقامت میگزیند و خیلی اتفاقی با فرشید آشنا شده و به این ترتیب، به درون خانواده آنها راه پیدا میکند تا جایی که در مراسم عروسی او حضور پیدا کرده و آقای صدا هم در آن مجلس با ترانه «جنتلمن» ساسی میرقصد. قطعا فرشید را نمیتوان در دایره هنرمندان قرار داد و چندان به بحث ما مربوط نیست اما اشکال کار آنجایی است که آقای صد
ا چرا با آگاهی از فعالیتهای پسرش تا این اندازه به تبلیغ غیرمستقیم او و ساسی میپردازد؟ ابی که در آمریکا کلینیک دارد و هیچ دغدغه مالیای ندارد، به چه علت راضی است که فرزندش درکنار ساسی، برای سودآوری، جیب ملت ایران را خالی کنند؟ اگر دقت کنیم، میبینیم ابی طی دو سال اخیر تصمیم گرفت دامنه کنسرتهای خود را کاهش داده و مثلا سالی یک اجرا در آمریکا داشته باشد. درحالی که تا پیش از آن، ابی یکی از شلوغترین خوانندههایی بود که اجرای صحنهای را در سراسر جهان به نام خود ثبت کرده بود. از دو سال پیش و با گسترش دایره فعالیتهای کلینیک، ابی، نیاز چندانی به کسب درآمد نداشت و بنابراین ترجیح داد هموزن اعتبار موسیقایی خود عمل کرده و چندان روی صحنهها آفتابی نشود. حمایت تلویحی ابی از ساسی، قطعا به معنای چراغسبز او به فعالیتهای او و پسرش در زمینه فعالیت در سایتهای شرطبندی است؛ سایتهایی که جیب مردم را نشانه گرفتهاند درست مانند دلارهایی که از شاهزاده جوان سعودی گرفت و حاضر شد در قبال دریافت دلار، به آن کشور برود و با یک پشت پای بزرگ به طرفدارانش در آنجا اجرای برنامه کند.
تاسیس گروه اکسبند
اگر اهل دنبال کردن فعالیتهای جدید دنیای موسیقی باشید، حتما تاکنون متوجه شدهاید که گروه جدیدالتاسیسی به نام «اکسبند»، چند ماهی است در دایره توجهات گسترده جوانها قرار گرفته است. گروه مرموزی که اطلاعات چندانی از آنها در دسترس نیست و خواننده اصلی گروه که یک دختر جوان است نیز روی صورت خود، یک ماسک بزرگ قرار داده تا شناخته نشود. خیلی جالب است که بدانید موسس این گروه، کسی نیست جز ساسی. او از این گروه بهعنوان یک سپر پوششی برای سایتهای شرطبندی خود استفاده میکند.
ساسی حتی زمانی که از ایران رفت، دایره ارتباطهای خود را با بچههای موسیقی زیرزمینی کشور حفظ کرد و در این زمینه حتی استعدادهای جدید را نیز شناسایی میکرد. او در تکآهنگهایی که طی سالیان اخیر منتشر کرده، از صدای برخی از این استعدادها (که تقریبا تمامشان دختران جوان هستند) استفاده کرده و در تنظیم کارهایش نیز از افراد داخل ایران بهره برده است. «اکسبند» داستان استفاده او از همین آدمهاست. او برای این منظور، خواننده برخی تحریرهای کوتاه آهنگهایش را انتخاب کرد و کار تنظیم را هم به یکی از جوانهای مستعد داخل کشور که از دوستانش است، سپرد. شعر و آهنگ گروه هم کار خودش است بهطوری که ملودیهایی را که یک درجه از کارهای خودش پایین هستند به همان شیوه غیرآکوستیک میسازد و با شعری که خودش گفته، برای تنظیمکننده میفرستد؛ آنها صدای دختر را روی آن گذاشته و منتشر میکنند.
اما هدف ساسی از تاسیس این گروه مرموز چیست؟
ساسی، با تاسیس این گروه، دو هدف شاخص را در سر میپروراند. نخست، کسب درآمدی است که میتواند بابت اجراهای زنده این گروه برای خود به دست آورد و دوم، هدایت افرادی است که به دلیل علاقهمندی به این گروه، به سایتهای شرطبندی فرستاده میشوند. ساسی برای نیل به این دو هدف، نیازمند یک پشتوانه عظیم مردمی بود تا مستقیما وجهه مردمی او خراب نشود. کمااینکه در تمام این سالها هیچگاه به شکل مستقیم، به تبلیغ سایتهای شرطبندی نپرداخت و ترجیح داد مردم تنها او را با فعالیتهای موسیقاییاش بشناسند. پشتوانه مردمی از طریق ساخت کلیپهای صریح جنسی فراهم شد.
جایی که وی برای وسوسه بیشتر مردم، یک ماسک روی صورت یک مدل ایرانی حاضر در لندن قرار داد و سپس از چندین مدل ایرانی دیگر که با آنها آشنایی داشت، درخواست کرد تا بهصورت برهنه، در ویدئوکلیپهای این گروه حاضر شوند. همین اتفاق هم افتاد. درکنار این اتفاق، مافیای «رادیو جوان» بهعنوان یکی از مطرحترین شبکههای ماهوارهای موسیقی فارسیزبان وارد کار شد و برای پخش این کلیپها، سنگتمام گذاشت.نتیجه آن شد که هماکنون حدود 600 هزار نفر در صفحه مجازی این گروه حضور دارند که یک آمار خارقالعاده در 6 ماه فعالیت آنها محسوب میشود. ساسی در طول این 6 ماه، حدود 15 آهنگ برای این گروه ساخت و برای بسیاری از آن آهنگها هم کلیپ تهیه کرد تا یک دوره فشرده کاری را برای نیل به این مقصود سپری کند.
جالب آنکه تبلیغ سایتهای شرطبندیاش را هم از همان آهنگ اول، در صفحه مجازی این گروه و کلیپهایشان قرار داد و خودش هم در پوشش یک طرفدار تا توانست در صفحه مجازیاش به تبلیغ این گروه و تحسین فعالیتهایشان پرداخت تا به این ترتیب، بخشی از هواداران خود را به سمت این گروه بفرستد. اگر صفحه مجازی این گروه را رصد کنیم، میبینیم که آنها توانستهاند در همین مدت کوتاه، طرفداران بسیاری را دستوپا کنند که یکی از خواستههای اصلیشان، حضور در کنسرت آنها یا دیدن صورت بدون ماسک خواننده این گروه است و این یعنی آنکه، تیر دوم ساسی در کسب درآمد از اجراهای صحنهای این گروه نیز به هدف اصابت کرده است.
پول بدهید تا مشهورتان کنم
یکی از اقدامهای عجیب ساسی، دریافت پول از خوانندههایی است که چندین سال در مارکت موسیقی حضور دارند، اما نتوانستهاند کار جنجالی و خوبی منتشر کرده و بههمین دلیل، کمتر کسی آنها را میشناسد. تعداد این افراد در خارج و علیالخصوص داخل کشور بسیار است و ساسی سرشاخههای خوبی برای شناسایی این آدمها درست کرده است. اتفاقی که هماکنون برای چند خواننده حاضر در اروپا رقم خورده و آنها با هدایت، مشورت و دخالت مستقیم او توانستهاند در قبال پرداخت هزینههایی که تا هفتهزار دلار بوده است، آهنگهایی را ساخته و تاحدودی عرضاندام کنند.
البته در این میان بودهاند خوانندگانی که از طرق غیرمستقیم به ساسی وصل شده و هزینه آهنگ خود را به آن رابط دادهاند، اما بعد از چندماه هیچپاسخی نگرفته و پول خود را بربادرفته دیدهاند. برخی از آنها وقتی در مورد پسگرفتن پول خود مراجعه کردهاند با این پاسخ مواجهه شدهاند که اگر بازهم درخواست پول خودشان را کرده یا موضوع را رسانهای کنند، با مافیای ساسی طرف هستند و این مافیا دیگر هیچگاه به آنها اجازه نمیدهد که آهنگشان منتشر شود یا کلیپشان از طریق شبکههای پرطرفدار ماهوارهای پخش شود. گفتههایی که بیش از آن که مافیا باشد، یک تهدید توخالی است، همین هم آن خوانندگان را نسبت به دریافت هزینهای که کردهاند دلسرد میکند و آنها ترجیح میدهند قید پول خود را بزنند و به فعالیتهای سابق خود که بدون ساسی انجام میدادند، بازگردند.
خال زدن و منع تردد به انگلستان
اما خیلی جالب است که ساسی با این همه تبحری که در خلق تراکهای «سوپرهیت» دارد، برای دستیابی به آنچه «موفقیت» مینامد، دست به هر کاری میزند. اگر خاطرتان باشد در انتخابات ریاستجمهوری سال 88، برای یکی از نامزدهای انتخاباتی (مهدی کروبی) آهنگ خواند و تبلیغ او را کرد. سپس بازداشت و بعد از آن از کشور متواری شد و مدتی در ترکیه، مالزی، انگلستان و سپس آمریکا سکونت گزید. زمانی که ترکیه بود، عملا فراموش شد. یک آلبوم منتشر کرد که تفاوتهای بسیار با سبکی داشت که امروز میخواند و اصطلاحا شامل ترانههای سنگین او بود. خودش هم در گفتوگویی اعلام کرد که دوست ندارد مردم او را با آهنگهایی که قبلا میخواند (نظیر آنچه امروز میخواند) بهیاد داشته باشند و علاقهمند است مردم او را بهعنوان خوانندهای جدی بشناسند. اما آن آلبوم شدیدا شکست خورد و خیلی بعید است که مردم، حتی یک تراک از آن آلبوم را حتی تا امروز هم شنیده باشند.
شاید سرخوردگی از انتشار این آلبوم سبب شد ساسی دوباره بههمان سبک همیشگی خود برگردد اما با چندسال تاخیر. او در آن چندسالی که هنوز اقامت آمریکای او درست نشده بود، بهصورت جستهوگریخته در چند کشور اروپایی حضور داشت. برای آنکه بتواند اقامت موقت انگلستان را داشته باشد، بهناچار باید با یک فرد تبعه آنجا ازدواج میکرد. تیرش به هدف خورد و با یک دختر جوان ایرانی که در لندن پزشکی میخواند، آشنا شد و او را به عقد خود درآورد. پس از مدتی، آن دختر از وی حامله میشود و این اتفاق همزمان میشود با درست شدن کارهای اقامت ساسی در آمریکا. ساسی از نامزدش میخواهد که بچه را سقط کند اما این درخواست مورد پذیرش قانون انگلستان نبود و بههمین دلیل ساسی، فرار را بر قرار ترجیح میدهد؛ نامزدش و فرزندی که بهدنیا آمد (برسام) را تنها گذاشت و به آمریکا رفت و گفته میشود تا امروز هنوز فرزندش را لمس نکرده است.
بههمین دلیل او همچنان نمیتواند به انگلستان رفتوآمد داشته باشد. خیلی خوششانس است که انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شد وگرنه تا چندسال او حق ورود به خاک اروپا را هم نداشت. نکته دیگری که خیلی جالب است آنکه ساسی که در شرایط فعلی، منبع درآمدهای بسیاری از طریق موسیقی، سایتهای شرطبندی، پولهایی که از خوانندههای گمنام برای معروفیت آنها میگیرد و... دارد، اما همچنان خال میزند.
اصطلاح «خال زدن» که از «خالتور» میآید بهمعنای خواندن خوانندگان در مراسم عروسی و جمعهای خودمانی است. طبق اطلاعاتی که رسیده، وی در تمام این سالها و حتی سال اخیر کرونایی، دعوت ایرانیهای مقیم آمریکا و حتی ترکیه برای خالزدن را در ازای مبالغی از هزار تا پنجهزار دلار میپذیرد و اینچنین ارزان، خود را در یک جمع خودمانی و خانوادگی عرضه میکند. کارهایی که در همان زمان شهرتش در ایران هم انجام میداد و بارها توسط پلیس تحت تعقیب قرار گرفت و گاهی با حضور پلیس در یک برنامه، فرار میکرد و کار اجرایش در یک مراسم را ناتمام میگذاشت.
مشهورترینش، یک مراسم عروسی در رامسر اواخر دهه 80 بود که بابت اجرای خود و گروهش، 9 میلیون تومان گرفت و با آمدن پلیس در اواسط مراسم، پا به فرار گذاشت. بنابراین باید به این مهم توجه داشت که آن هژمونی گستردهای که در اثر انتشار یک تراک سالانه و کلیپی که از آن کار منتشر میشود، در نقش خامه روی کیکی است که زیر آن، اتفاقهای گسترده و مگویی درحال جریان است که طی این گزارش به برخی از مهمترین آنها اشاره شد.
یکسال زمان برای آهنگ جدید
امشب آهنگ جدید ساسی منتشر میشود؛ آهنگی که او مدام تاکید کرده حاصل یکسال فعالیتش و تیم سازنده کلیپ است. اما در این زمینه، مخاطبان جدی موسیقی، دو نکته را بهخوبی میدانند؛ نخست آنکه ساسی عادت دارد برای رونق کنسرتهای نوروزی خود، تکآهنگش را در اسفندماه منتشر کند. مثلا «جنتلمن» را 15 اسفند 97 منتشر کرد، «دکتر» را 13 اسفند 98 و حالا «تهران، توکیو» را در 13 اسفند 99. دوم هم آنکه دیگر همه میدانند طی این یکسال اخیر، سر ساسی به کجاها گرم بوده. او در این یکسال چون نمیتوانسته بهدلیل محدودیتهای کرونا، کنسرتی برگزار کند، عمده وقتش را بهساخت آهنگ و کلیپ برای گروه «اکسبند» و فعالیت در سایتهای شرطبندیاش گذرانده است.
بنابراین با همین دو فکت میتوان متوجه شد که ادعای او برای زمان بردن یکساله این آهنگ اصلا درست نیست. ضمن اینکه بهلحاظ علمی (که موسیقی ساسی هیچقرابت ولو ظاهری هم با آن ندارد) چیزی شبیه بهمحال است که یک فرد خبره درحوزه آهنگسازی و ترانهسرایی در سبک خود، 12 ماه وقت بگذارد برای ساخت آهنگی که تماما از روی برنامههای کامپیوتری گرفتهشده و هیچ ساز زندهای در آن وجود ندارد. ساخت چنین ملودیهایی در بدبینانهترین حالت و برای فردی با قابلیتهای ساسی چیزی بیشتر از دوهفته وقت نمیبرد.
برای ترانه این کار نیز خیلی بعید است فردی چون او که خود را استاد قافیهسازیهای عجیب و کمتر کارشده میداند، بیشتر از یک هفته وقت صرف آن کرده باشد. بنابراین با اغماض فراوان، چیزی در حدود یکماه صرف ساخت این آهنگ شده که با جلوههای رایانهای کار برای کلیپ آن، نهایتا این وقت به 45 روز رسیده است، بنابراین اینکه ساسی میگوید یکسال وقت صرف ساخت و تولید این آهنگ و کلیپ شده، اقدامی در همان زمینه برجستهسازی فعالیتهای موسیقایی خود است. اقدامی که حداقل طی سالیان اخیر یادگرفته چگونه روی آن موجسواری کند. بهجای وقت گذاشتن روی یک آلبوم، هر سال تکآهنگ میسازد و با همان تکآهنگ هم کارش پیش میرود. ترجیح او روی ساخت کلیپهای جنجالی است. جایی از جاذبههای برهنگی استفاده میکند و جایی مانند همین کلیپ اخیرش، بهنوعی مخاطبش را گول میزند.
در کلیپ جدید ساسی، ما یک مدل را مشاهده میکنیم که شباهت بسیاری به یکی از پورناستارهای معروف آمریکایی دارد. چهرهای که تقریبا محال است در کلیپهای ساسی حضور یابد و اگر هم روزی چنین درخواستی را بپذیرد، هم هزینه بالایی را طلب میکند و هم زمان زیادی برای هماهنگی با او نیاز است. بنابراین آنچه امروز در کلیپ جدید ساسی مشاهده میکنیم، یا مدل این چهره مشهور است یا بهرهمندیهای رایانهای و افکتهای پیشرفته.
با انتشار نسخه کامل این کلیپ، میتوان حرفهایتر و مسجلتر راجعبه این حضور صحبت کرد، اما قدرمسلم آنکه ساسی بمب جدید خود را با این چهره ترکاند، بهطوری که طی روزهای آینده شاهد همهگیری این آهنگ در جامعه خواهیم بود.
منبع: الف
کلیدواژه: سایت های شرط بندی صفحه مجازی سایت ها سال ها فعالیت ها قرار گرفت سال اخیر آهنگ ها کلیپ ها پول خود تک آهنگ طی سال یک سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۹۳۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف میزند...
به گزارش همشهری آنلاین، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سوال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالا پاسخ دهند که چون میتوانند با ترانههای او همزاد پنداری کنند و به راحتی خود را به عنوان راوی ترانههایش تصور کنند اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
عکس | تیلور سوئیفت شخصیت سال تایم ٢٠٢٣ شد
موسیقی سوئیفت
توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن او
سوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفت
کونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفت
از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری او
نوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹
زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰
نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور era
نوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا می توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟
خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می شد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.
کد خبر 848295 منبع: ایسنا برچسبها موسیقی ایرانی خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرا